گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد هشتم
اقسام پیروان اسلام



. قرآن کریم در آیهي صدم سورهي توبه، به پیشگامان اسلام و پیروان راستین آنان و پاداشهایشان اشاره کرده و میفرماید: 100
وَالسَّابِقُونَ الَأوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالَأنْصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَضِ یَ اللّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الَأنْهَارُ
خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدَاً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ص: 291 و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار، و کسانی که
صفحه 89 از 116
(به شایستگی) در نیکوکاري از آنان پیروي کردند، خدا از آنان خشنود گشت، و آنان (نیز) از او خشنود شدند؛ و بوستانهایی
(بهشتی) براي آنان فراهم ساخته، که نهرها از زیر [درختان] ش روان است؛ در حالی که جاودانه در آن ماندگارند، این کامیابی
بزرگ است! نکتهها و اشارهها: 1. در این آیه اشاره شده است که خدا از مهاجرین، انصار و تابعین خشنود میباشد؛ زیرا آنان ایمان
و اعمال شایسته داشتهاند. 2. در آیه آمده است که مهاجرین و انصار و تابعین نیز از خدا خشنود هستند؛ زیرا هر چه میخواهند، خدا
به آنان بخشیده و پاداشهاي فوقالعادهاي به آنان ارزانی داشته است. 3. مهاجرین و انصار پیشگامان انقلاب اسلامی پیامبر صلی
الله علیه و آله بودند که در هنگام تنهایی، محاصره و خطرات، به یاري او شتافتند. مهاجرین با تحمّل شکنجهها و تهمتها، با عشق
سوزان و اراده آهنین کنار پیامبر ماندند و خانه و بستگان خود را رها و به مدینه هجرت کردند. انصار نیز با آغوش باز از پیامبر و
ممکن است بیان وصف « احسان » مهاجرین استقبال نموده، به آنان مسکن و غذا دادند و با تمام وجود از آنان دفاع کردند. 4. واژهي
برنامههایی باشد که تابعین از آنها پیروي میکردند؛ یعنی تابعین از برنامههاي نیکوي مهاجرین و انصار پیروي میکردند. همچنین
.«1» بیان وصف چگونگی پیروي باشد؛ یعنی تابعین به صورت شایستهاي از مهاجرین و انصار پیروي میکنند « احسان » امکان دارد
ص: 292 این احتمال نیز وجود دارد که مقصود آیه هر دو معنا باشد؛ یعنی پیروي تابعین نباید در حرف
همه « تابعین » و ادعا خلاصه شود، بلکه باید پیروي نیکویی در زمینهي عقاید، افکار و اعمال شایسته آنان باشد. 5. مقصود از
گروههایی است که در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله یا زمانهاي بعد به اسلام پیوستند و هجرت کردند و یا مهاجرین را پناه دادند
و از اسلام حمایت میکردند. و از برنامه و اهداف پیشگامان اسلام پیروي نمودند؛ به عبارت دیگر، مسئله هجرت، نصرت و
تابعیت به زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و صحابه محدود نمیشود، بلکه این مفهومها امروز نیز در شکلهاي دیگر وجود دارند و
6. دربارهي اینکه با .«1» در آینده نیز وجود خواهند داشت و هر کس به نحوي در مسیر آنها قرار گیرد، از تابعین خواهد بود
سابقهترین مسلمان چه کسی بوده است، همهي مفسران و مورّخان گفتهاند که نخستین مسلمان زن، خدیجه- همسر فداکار پیامبر
ص: 293 گفتنی «3» ،«2» . صلی الله علیه و آله- و نخستین مرد مسلمان حضرت علی علیه السلام است
است برخی دانشمندان اهل سنت از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت کردهاند: نخستین کسی که در کنار حوض [کوثر] بر من وارد
7. بسیاري از صحابه و یاران پیامبر صلی الله علیه و آله «1» . میشود، نخستین کسی است که اسلام آورده و او علی بن ابیطالب است
مردانی بزرگ و شایسته بودند، ولی همه آنان معصوم و بدون خطا و اهل بهشت نبودهاند، و این مطلب از سه جهت قابل اثبات
دربارهي تابعین آمده است؛ یعنی تابعین از اعمال و افکار شایسته مهاجرین و انصار « احسان » است: نخست آنکه در آیهي فوق قید
پیروي میکنند؛ بنابراین، این قید به طریق اولی در خود مهاجرین و انصار نیز هست. دوم آنکه در قرآن کریم بارها سخن از منافقان
گفته شده که به ظاهر مسلمان و یار پیامبر صلی الله علیه و آله بودند. و در همین سوره نیز مطالب زیادي دربارهي آنان بیان شده
است و در آیهي بعد نیز تذکر داده خواهد شد، و نمیتوان گفت این افراد معصوم و بهشتی هستند. و سوم آنکه از نظر تاریخی
«2» . ثابت شده برخی اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از او مرتد یا منحرف شدند و حتی با امام علی علیه السلام جنگیدند
بنابراین، هر چند پیامبر صحابه بزرگی همچون علی علیه السلام، ابوذر، سلمان و ... داشت، اصحاب منافق صفت و منحرف نیز
8. در برخی ص: 294 .«3» داشت که در مورد هر گروه بر اساس افکار و عقایدشان حکم میشود
تفسیرهاي روایی آمده است که مقصود از سابقین، مهاجرین و انصار کسانی هستند که ایمان آوردند و تصدیق کردند و بر ولایت
آموزهها و پیامها: 1. پیشگامی در نهضت یک ارزش است و پیشگامان در نزد خدا .«1» علی علیه السلام ثابت ماندند
ارزشمندترند. 2. پیروي از عقاید و کمالات و کردار نیکوي پیشگامان اسلام، یک ارزش است. *** قرآن کریم در آیهي صد و
یکم سورهي توبه، به منافقان داخل مدینه و خارج آن و کیفر آنان اشاره کرده و میفرماید: 101 . وَمِمَّنْ حَوْلَکُم مِنَ الَأعْرَابِ مُنَافِقُونَ
وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَۀِ مَرَدُوا عَلَی النِّفَاقِ لَاتَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلَی عَذَابٍ عَظِیمٍ و از اطرافیان شما، برخی
صفحه 90 از 116
عربهاي صحرانشین منافقند؛ و برخی ساکنان مدینه (نیز) به دو رویی خو گرفته [و سرکشی کرده اند، در حالی که (تو) آنان را
نمیشناسی، (ولی) ما آنان را میشناسیم؛ بزودي آنان را دوبار عذاب میکنیم سپس به سوي عذاب بزرگی بازگردانده میشوند!
نکتهها و اشارهها: 1. از این آیه استفاده میشود که منافقان چنان از حق عاري شده و بر کار ص: 295
بودند، که میتوانستند خود را در صف مسلمانان راستین جا بزنند بدون آنکه کسی متوجه آنان «1» خود مسلّط و تمرین کرده
شود. 2. در آیه به منافقان داخل و خارج مدینه توجه داده شده و از مسلمانان خواسته شده است که هر دو گروه را زیر نظر بگیرند و
از منافقان خارج شهر غافل نشوند، ولی توجه داشته باشند که منافقان داخل مدینه بر کار خود مسلطتر و خطرناكترند. 3. مقصود از
اینکه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله منافقان را نمیشناسد، شناخت پیامبر با علم عادي و معمولی است، و گرنه اشکالی ندارد
همان مجازاتهاي روز رستاخیز است، « عذاب بزرگ » که او از طریق وحی و اخبار غیبی از اسرار منافقان آگاه شود. 4. مقصود از
ولی در مورد دو عذاب دیگري که در آیه بدانها اشاره شده، مفسران دو احتمال دادهاند که براساس نخستین احتمال، مقصود
رسوایی اجتماعی منافقان در دنیا و کیفر آنان هنگام مرگ است و براساس احتمال دوم، مقصود از عذاب دوم، ناراحتی درونی
منافقان به جهت پیروزيهاي مسلمانان میباشد. آموزهها و پیامها: 1. مراقب منافقان داخلی و خارجی باشید. 2. منافقان داخل شهر
مرموزتر و خطرناكترند. 3. منافقان در دنیا و آخرت گرفتار عذاب میشوند. *** ص: 296 قرآن
کریم در آیهي صد و دوم سورهي توبه، به مسلمانان خطاکار توبه کننده امید میدهد و میفرماید: 102 . وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ
خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحاً وَآخَرَ سَیِّئاً عَسَی اللّهُ أَن یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ و (گروه) دیگري که به پیامدهاي (گناهان) شان اعتراف
کردند، (و) کار شایسته را با (کار) بد دیگري در آمیختند، امید میرود که خدا توبهي آنان را بپذیرد؛ [چرا] که خدا بسیار آمرزنده
و چند نفر دیگر از شرکت در « أبو لُبابه انصاري » [و] مهرورز است. شأن نزول: داستان نزول آیهي فوق اینگونه حکایت شده که
جنگ تبوك خودداري کردند، ولی پس از نزول آیات سرزنش کننده، پشیمان شدند و خودشان را به ستونهاي مسجد پیامبر صلی
الله علیه و آله بستند و سوگند یاد کردند که تا پیامبر آنان را باز نکند، همانجا بمانند. پیامبر صلی الله علیه و آله صبر کرد تا این آیه
فرود آمد و آنان را از ستون باز کرد؛ سپس آنها به شکرانه این موضوع همه اموال خود را به پیامبر صلی الله علیه و آله هدیه کردند
تا آنها را در راه خدا مصرف کند؛ زیرا دلبستگی به آن اموال مانع رفتن آنها به جبهه شده بود، ولی پیامبر صلی الله علیه و آله
است که « شاید » عَسی به معناي » نکتهها و اشارهها: 1. واژهي .«1» صبر کرد تا آیهي بعد فرود آمد و قسمتی از آن اموال را پذیرفت
معمولًا در مورد امیدواري و احتمال پیروزي و عدم آن گفته میشود؛ یعنی زمینهي پذیرش توبه آنان وجود دارد، ولی خدا
.2 .«1» میخواهد آنان را در میان ترس و امید نگاه دارد تا ص: 297 مایهي تکامل و تربیت آنان شود
عسی اشاره به آن است که گناهکاران باید افزون بر توبه و پشیمانی، کارهاي نیکی نیز انجام دهند و » به باور برخی مفسران، واژه
3. آیهي فوق درباره أبو لُبابه و متخلفان جنگ تبوك فرود آمده است، .«2» گذشته خود را جبران کنند تا توبه آنان پذیرفته شود
ولی مفهوم آن وسیع است و شامل تمام افرادي میشود که اعمال نیک و بد را به هم میآمیزند و پشیمان میشوند و از این رو است
یعنی شیعیان گناهکار نیز جزء «3» . که در حدیثی از امام باقر علیه السلام آمده است این آیه در مورد شیعیان گناهکار ماست
مصادیق آیه قرار میگیرند. 4. هر چند جمع زیادي از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله انسانهاي والاگهر و مجاهدان حقیقی و
یاوران دین خدا بودند، ولی از آیهي فوق استفاده میشود که همه آنها عادل و معصوم نبودند و برخی از آنان مرتکب گناه نیز
میشدند. آموزهها و پیامها: 1. اعتراف به گناه در پیشگاه خدا، زمینهساز بخشایش الهی است. 2. اگر لغزشی داشتید، توبه کنید که
خدا آمرزنده و مهرورز است. *** ص: 298 قرآن کریم در آیهي صد و سوم سورهي توبه، با اشاره به
آداب گرفتن زکات و آثار سازنده آن و میفرماید: 103 . خُ ذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَۀً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ إِنَّ صَ لاتَکَ
سَکَنٌ لَهُمْ وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ از اموال آنان بخشش خالصانه (و مالیات زکات) را بگیر، که بوسیله آن، پاکشان سازي و رشدشان دهی؛
صفحه 91 از 116
و برایشان دعا کن؛ [چرا] که دعاي تو، براي آنان آرامشی است؛ و خدا شنواي داناست. نکتهها و اشارهها: 1. بر طبق شأن نزولی که
ذیل آیهي قبل بیان شد، این آیه نیز در مورد أبولُبابه و توبه او است؛ اما اینکه در آنجا گفته شده بود پیامبر یک سوم مال
پیشکشی او را پذیرفت و در اینجا زکات مال گفت که از یک سوم کمتر است، شاید بدین جهت باشد که پیامبر مقدار اضافی بر
میآید و این مطلب در « زکات » در قرآن کریم گاهی به معناي « صَ دَقه » زکات را به عنوان کفاره گناه از آنان گرفت. 2. واژهي
سورههاي مدنی بیشتر است و در آیهي فوق یا به معناي زکات و یا به معناي کفاره گناه و یا بخشش مستحبی خالصانه میباشد.
. در آیهي فوق نشان میدهد که زکات همواره جزئی از مال است و شامل همه یا قسمت عمده آن نمیشود. 4 « مِنْ » 3. واژهي «1»
نشان میدهد که رهبر مسلمانان و رئیس حکومت اسلامی میتواند زکات را از مردم بگیرد و لازم نیست منتظر میل « خُ ذ » واژهي
مردم باشد که هرگاه خواستند، زکات را بپردازند. 5. در این آیه بیان شده که زکات پاك کننده است؛ یعنی پرداخت کننده زکات
را از رذایل اخلاقی همچون دنیاپرستی و بُخل پاك میکند و نیز مفاسد ص: 299 و آلودگیهایی را
که در جامعه به جهت فقر و فاصله طبقاتی به وجود میآید، از صحنه اجتماع پاك میسازد. 6. در آیه بیان شده که زکات رشد
دهنده است؛ یعنی در دل پرداخت کننده زکات، نهال نوعدوستی و سخاوت پرورش مییابد و در صحنه اجتماع، پیشرفت اقتصادي
به وجود میآید. 7. این آیه به پیامبر و ما میآموزد که در برابر انجام وظیفههایی واجب مانند زکات نیز از مردم تشکر کنیم، و از
طریق معنوي و روانی آنان را تشویق نماییم؛ زیرا که دعا سبب آرامش روحی مردم میشود و میبینند که اگر در ظاهر چیزي از
دست دادهاند، اما بهتر از آن را به صورت معنوي به دست آوردهاند. 8. در احادیث آمده است هنگامی که مردم زکات خود را
9. این آیه بر طبق شأن نزول .«1» به آنان دعا میکرد « اللّهم صلّ علیهم » خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله میآوردند، با عبارت
دربارهي توبه ابو لُبابه و دوستانش است، ولی مفهومی وسیع دارد و یک قانون کلی را در مورد زکات و آداب گرفتن آن و آثار
آیا این آیه در » : سازندهاش بیان میکند، و از این رو است که در برخی احادیث آمده است که از امام صادق علیه السلام پرسیدند
10 . در حدیثی از امام صادق علیه السلام «2» «. زمانهاي بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله نیز جاري است؟ حضرت فرمودند: آري
آمده است: هنگامی که آیه زکات [آیه فوق فرود آمد، ماه رمضان بود؛ پس پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد شخصی به مردم
ندا دهد که زکات مانند نماز بر شما واجب شد و زکات طلا، نقره، شتر، گاو، گوسفند، گندم، جو، خرما و کشمش را مشخص
ص: 300 آموزهها و .«3» کرد و هر سال ماه رمضان مردم با صداي منادي، زکات خود را میپرداختند
پیامها: 1. مأموران مالیات اسلامی از مردم تشکر کنند و رابطه آنان عاطفی و معنوي باشد. 2. پرداخت مالیات زکات از یکسو
آلودگیهاي فرد و جامعه را پاك میسازد و از سوي دیگر، تکامل آفرین و رشد دهنده آنهاست. 3. یکی از وظایف رهبر
مسلمانان، گرفتن زکات است. *** قرآن کریم در آیهي صد و چهارم سورهي توبه، با بیان اینکه توبهپذیر و گیرنده حقیقی زکات
خداست، میفرماید: 104 . أَلَمْ یَعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ هُوَ یَقْبَلُ التَّوبَۀَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَأْخُذُ الْصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ آیا ندانستهاند که
خدا، خود توبه را از بندگانش میپذیرد؛ و بخششهاي خالصانه (و مالیات زکات) را میگیرد؛ و این که تنها خدا بسیار توبهپذیر
[و] مهرورز است؟! نکتهها و اشارهها: 1. در شأن نزول دو آیه پیشین بیان شد که أبولُبابه و دوستانش که از جنگ تبوك تخلّف
کرده بودند، اصرار داشتند پیامبر صلی الله علیه و آله توبه و اموال آنان را بپذیرد، ولی آیهي فوق اشاره دارد که نه تنها توبهپذیري
کار خداست، بلکه گیرنده واقعی صدقات نیز خداست و پیامبر و افراد فقیري که صدقات را میپذیرند، در حقیقت نمایندگان خدا
هستند. 2. در برخی احادیث آمده است که پیشوایان معصوم شیعه هنگامی که صدقه میدادند، گاهی آن صدقه را میبوسیدند و یا
صدقه را به فقیر میدادند سپس میگرفتند و بو میکردند و میبوسیدند و بر میگرداندند، و ص: 301
هنگامی که کسی از ایشان میپرسید چرا اینگونه میکنید: میفرمودند: صدقه به دست بنده نمیرسد، مگر اینکه قبل از آن در
3. در این آیه از «1» . دست خدا قرار میگیرد و خدا براي انجام هر کاري فرشتهاي قرار داده است؛ اما صدقه را خودش میگیرد
صفحه 92 از 116
سخن گفته شده که زکات و بخششهاي دیگري را که براي رضاي خدا انجام میگیرد، شامل میشود و این مطلب از « صدَقات »
4. هر چند که اسلام کوشش دارد در جامعه اسلامی نیازمند باقی .«2» احادیثی که ذیل آیه آمده است، به خوبی روشن میشود
نماند، ولی در هر جامعهاي افرادي از کار افتاده، آبرومند و کودکان یتیم و مانند آنها هستند که لازم است از بیت المال یا با
صدقات تأمین شوند؛ آیهي فوق با اشاره لطیفی به مسلمانان هشدار میدهد که صدقه را با ادب و احترام به آنان بپردازید؛ زیرا
. گیرنده حقیقی آن خداست و این اشاره لطیف قرآن عظمت حکم زکات و صدقه را نیز مشخص میسازد. آموزهها و پیامها: 1
توبهپذیري مخصوص خداست و حتی پیامبر صلی الله علیه و آله حق چنین کاري ندارد. 2. گیرنده حقیقی زکات و صدقه خداست
(پس به بهترین صورت بپردازید). *** ص: 302 قرآن کریم در آیهي صد و پنجم سورهي توبه، با
اشاره به دیدن کارها و عرضه اعمال بر خدا، پیامبر و مؤمنان خاص میفرماید: 105 . وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَ یَرَي اللّهُ عَمَلَکُمْ وَرَسُولُهُ
عمل کنید! پس بزودي خدا و » : وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَی عَالِمِ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ فَیُنَبِّئُکُمْ بِمَ ا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ و (اي پیامبر) بگو
فرستادهاش و مؤمنان، کردار شما را میبینند! و بزودي، به سوي داناي نهان و آشکار، بازگردانده میشوید؛ و [او] شما را از آنچه
همواره انجام میدادید، با خبر میسازد! نکتهها و اشارهها: 1. آگاهی انسان از اینکه کسانی اعمال او را تحت نظر دارند، اثر عمیقی
در پاكسازي اعمال و نیتهاي انسان دارد و سبب میشود انسان مواظب رفتار خود باشد، بهویژه اگر بداند که خدا، پیامبر و
مؤمنان برجسته اعمالش را میبینند. 2. در میان پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام، بر اساس بسیاري از احادیث، مشهور و معروف
است که پیامبر صلی الله علیه و آله و امامان علیهم السلام از همه اعمال امت آگاه میشوند و کردارهاي مردم از راههاي خاصی بر
آنان عرضه میشود. 3. در حدیثی از امام صادق علیه السلام میخوانیم: تمام اعمال مردم، خوب و بد آن، هر روز صبح بر پیامبر
4. این آیه مطلق است و شامل «1» .( صلی الله علیه و آله عرضه میشود؛ پس مواظب باشید. (سپس به آیهي فوق استشهاد کردند
همه اعمال نهان و آشکار میشود، در ص: 303 حالی که بسیاري از اعمال انسانها معمولًا از مؤمنان
دیگر پنهان است و از سوي دیگر، غیر مؤمنان نیز اعمال عادي انسان را میبینند، در حالی که تکیه آیه بر مؤمنان است؛ بنابراین،
روشن میشود که مقصود از مؤمنان در آیه، افرادي خاص همچون حضرت علی علیه السلام هستند که جانشینان به حق پیامبر صلی
ائمه اطهار علیهم » الله علیه و آله میباشند که از نهانها خبر دارند و از این رو است که در برخی احادیث، مقصود از مؤمنان در آیه
5. در برخی احادیث تنها از عرضه اعمال بر پیامبر صلی الله علیه و آله سخن به میان آمده، و در برخی از «1» . بیان شده است « السلام
امام علی علیه السلام نام برده شده و در برخی نیز تنها عصر پنج شنبه را وقت عرضه اعمال معرفی کرده و در برخی دیگر هر روز یا
البته این احادیث ممکن است همگی درست ؛«2» هفتهاي دوبار یا آغاز هر ماه و یا هنگام مرگ و گذاردن در قبر معین شده است
باشند و هر کدام مورد و مصداق خاصی از عرض اعمال را بیان کرده باشد؛ همانگونه که در مؤسسات گزارش کارکرد روزانه و
یعنی خدا «3» ؛ در این آیه، علم یا معرفت و یا مشاهده محسوسات است « رؤیت » هفتگی و ماهیانه و سالیانه وجود دارد. 6. مقصود از
که همه جا حضور دارد، همه اعمال را مشاهده میکند و بدانها احاطه علمی دارد و مانعی ندارد که پیامبر صلی الله علیه و آله و
. امامان علیهم السلام نیز هنگام عرضه اعمال و آگاهی از آنها، خود اعمال را نیز ببینند و همچون فیلمی آنها را مشاهده کنند. 7
مراقب باشید پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیهم السلام از شما ناراحت نشوند. امام ص: 304 عارفان
اعمال انسان به رسول خدا صلی الله علیه و آله و ائمه «2» به تفسیر برخی از روایات «1» ، در این مورد میفرمایند: طبق بعضی آیات
طاهرین علیهم السلام عرضه میشود و از نظر مبارك آنان میگذرد. وقتی که آن حضرت به اعمال شما نظر کنند و ببینند که از
خطا و گناه انباشته است، چقدر ناراحت و متأثر میگردند؟ نخواهید که رسول خدا ناراحت و متأثر شوند؛ راضی نشوید که قلب
مبارك آن حضرت شکسته و محزون گردد ...؛ ممکن است در حضور خداي تبارك و تعالی و ملائکۀ اللَّه خجل گردد ...؛ ممکن
آموزهها و پیامها: 1. اعمال شما زیر نظر خدا و پیامبر و ائمه است (پس مواظب کردار «3» . است خداي نخواسته شما را نفرین کند
صفحه 93 از 116
خود باشید). 2. براي روز بازبینی اعمال آماده باشید. *** قرآن کریم در آیهي صد و ششم سورهي توبه، به گروه دیگري از
متخلفان اشاره کرده و با معلّق کردن سرنوشت آنان میفرماید: 106 . وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لأَمْرِ اللّهِ إِمَّا یُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا یَتُوبُ عَلَیْهِمْ وَاللّهُ
عَلِیمٌ حَکِیمٌ و (سرنوشت گروهی) دیگر متوقف بر فرمان خداست، یا عذابشان میکند، و یا توبهي آنان را میپذیرد؛ و خدا دانایی
فرزانه است. ص: 305 شأن نزول: داستان نزول این آیه دو گونه حکایت شده است؛ براساس برخی
احادیث، آیه در مورد کافرانی است که با مسلمانان جنگیدند و افرادي را شهید کردند، سپس از کفر دست کشیدند و مسلمان
و بر طبق آیهي فوق سرنوشت آنان به فرمان الهی بستگی دارد. برخی مفسران نیز بر آنند که این آیه در مورد سه نفر از «1» شدند
نکتهها و اشارهها: 1. آیهي فوق .«2» متخلّفان جنگ تبوك فرود آمده که داستان کامل آن ذیل آیهي 118 همین سوره میآید
اشاره دارد که این مسلمانان گناهکار، نه چنان ایمان محکم و اعمال پاکی دارند که بتوانند نجات یابند و نه چنان آلوده و
تا بر اساس علم و حکمت خویش با آنها «3» منحرفاند که براي همیشه شقاوتمند گردند؛ پس به فرمان خدا واگذار میشوند
چگونه معامله کند؟ 2. از گروهی در این آیه و از گروهی در آیهي 102 سوره توبه یاد شد که مسلمان متخلف از جنگ تبوك و
توبه کننده بودند و امید بخشش آنان میرفت. تفاوت این دو گروه در چند چیز است: یکی آنکه گروه قبلی به سرعت توبه کردند
و علامت پشیمانی خود را ظاهر نمودند و خود را به ستون مسجد بستند، ولی این گروه چنین نکردند. دوم آنکه گروه نخست فقط
از جنگ تبوك تخلّف کردند، ولی گروه دوم (بر طبق برخی روایات) به گناه بزرگی همچون کشتن حمزه آلوده بودند و این
چیزي نبود که بتوانند به آسانی جبران کنند. ص: 306 آموزهها و پیامها: 1. دست خدا در مجازات یا
عفو گناهکاران باز است، ولی براساس علم و حکمت خویش عمل میکند. 2. دربارهي سرنوشت مسلمانان (خطاکار) داوري
نکنید، بلکه سرنوشت آنها را به خدا واگذار کنید. ***
ماجراي مسجد ضرار
. قرآن کریم در آیهي صد و هفتم سورهي توبه، با اشاره به داستان مسجد ضِ رار و اهداف منافقان در مورد آن میفرماید: 107
وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِداً ضِرَاراً وَکُفْراً وَتَفْرِیقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَاداً لِمَنْ حَارَبَ اللّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَی وَاللّهُ
یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ و (برخی منافقان) کسانی هستند که مسجدي برگزیدند، براي زیان رساندن، و کفر ورزیدن، و تفرقهافکنی بین
مؤمنان، و کمینگاهی براي کسی که پیش از [آن با خدا و فرستادهاش جنگ کرده بود؛ و به طور قاطع سوگند یاد میکنند که:
و [لی خدا گواهی میدهد که قطعاً آنان دروغ گویند. شأن نزول: داستان نزول آیهي فوق اینگونه «. ارادهاي جز نیکی نداشتهایم »
و از راهبان مسیحی و مرتبط با دربار « ابو عامر » حکایت شده که محرّك اصلی ماجراي مسجد ضرار، مردي از اهالی مدینه به نام
پادشاه روم رفت تا علیه مسلمانان « هِرْقِل » رومیان بود. او در طرّاحی جنگ احد نیز دخالت داشت و پس از فتح مکه به دربار
لشگري بسیج کند و نامهاي به منافقان مدینه نوشت و نوید لشگر روم را داد و تأکید کرد که در مدینه پایگاهی براي خود بسازند.
منافقان تصمیم گرفتند زیر نقاب مسجد، این برنامه را عملی سازند و از این رو، پیش از جنگ تبوك گروهی از تفسیر قرآن مهر
جلد هشتم، ص: 307 منافقان مدینه نزد پیامبر صلی الله علیه و آله آمدند و به بهانهي بیماران و پیرمردان اجازه خواستند مسجدي در
نزدیکی مسجد قبا بسازند. و از آن حضرت نیز دعوت کردند که خود ایشان آن مسجد را افتتاح کند. پیامبر صلی الله علیه و آله کار
را به پس از بازگشت از تبوك حواله کرد. آنان مسجد را ساختند و جوانی مسلمان را به امامت خویش برگزیدند. منافقان پس از
بازگشت پیامبر از تبوك نیز آمدند و پیش از ورود ایشان به مدینه، تقاضاي خود را بار دیگر مطرح کردند. در این هنگام پیک
وحی فرود آمد و آیهي فوق و چند آیه بعد را آورد و پرده از اسرار منافقان برداشت. پیامبر صلی الله علیه و آله دستور داد مسجد
نکتهها و اشارهها: 1. در آیات گذشته تاکنون .«1» مزبور را آتش زدند و پس از ویرانی، آن را به محل زبالههاي شهر تبدیل کردند
صفحه 94 از 116
ب) .«2» به چهار گروه منافقان و متخلفان اشاره شده است: الف) گروهی از عربهاي صحرانشین که کفر و نفاق شدیدي دارند
ج) گروهی از متخلفان از جنگ تبوك که گناه کردند ولی با اعتراف و توبه و صدقه بخشوده .«3» گروهی ازمنافقان داخل مدینه
د) گروهی سه نفري از منافقان یا گروهی از کافران که سبب شهادت بزرگانی همچون حمزه شدند و سرنوشت آنان به .«4» شدند
اینک، در آیهي فوق به گروه پنجم منافقان اشاره شده که با نقشهاي .«5» فرمان الهی واگذار گردید
به معناي زیان رساندن عمدي است؛ یعنی « ضِ رار » ص: 308 ماهرانه به ایجاد پایگاهی براي دشمن در مدینه اقدام کردند. 2. واژهي
هدف منافقان بر خلاف ادعایشان، ساختن مسجد براي کمک به افراد ناتوان و نمازگزاران نبود، بلکه میخواستند به مسلمانان ضرر
بزنند و حتی اگر بتوانند، نام اسلام را از صحنه روزگار محو کنند. 3. مسجد قُبا و مسجد ضِ رار نزدیک هم بود و منافقان قصد
داشتند تا مؤمنان را به دو گروه تقسیم کنند و بین آنان تفرقه افکنند، و از تعبیرهاي آیه استفاده شده است که نباید فاصله بین دو
. مسجد آن چنان نزدیک باشد که بر کاهش جمعیت هر یک از آنها اثر بگذارد و جماعت مسلمانان بیرونق و بیروح شود. 4
منافقان اهداف شوم خود را در ظاهري زیبا دنبال میکردند و قسم میخوردند که قصد خیر دارند؛ از این رو، خدا با چهار تأکید
بر دروغگویی آنان گواهی میدهد و سوگندهایشان را مردود میشمارد. 5. از این آیه استفاده میشود که نیّت در اعمال مهمتر «1»
از ظاهر عمل است. اگر مسجد نیز با نیّت زیان رساندن و تفرقه انداختن بنا شود، ثمري ندارد و باید ویران گردد. آموزهها و پیامها:
1. منافقان از مذهب علیه مذهب استفاده میکنند (پس مسلمانان نباید به دنبال هر ندایی بروند). 2. منافقان با ظاهري زیبا و با
استفاده از مقدساتی همچون مسجد و سوگند، تبلیغات میکنند و اهداف شوم خود را دنبال مینمایند (پس مراقب باشید). تفسیر
3. مواظب پایگاههاي داخلی دشمن باشید و اهداف آنها را شناسایی (و خنثی) کنید. 4. وحدت قرآن مهر جلد هشتم، ص: 309
مسلمانان مهم است و حتی اگر ساختن مسجدي سبب تفرقه مؤمنان شود، آن مسجد نامقدس است. *** تفسیر قرآن مهر جلد
نام دارد که احکام و مقررات خاصی براي آن « مسجد » هشتم، ص: 310 عبادتگاه در قرآن و حدیث در اسلام، عبادتگاه مسلمانان
2. مسجد محل عبادت و توجه به .( قرارداده شده است. الف) مسجد در قرآن 1. مساجد براي خدا (و پرستش او) است (جن، 18
4. ستمکارترین مردم کسی .( 3. بر قبر اولیاي الهی میتوان مسجد ساخت (تا بناي یادبود باشد) (کهف، 21 .( خداست (اعراف، 29
.6 .( 5. ایمان به خدا و رستاخیز، عامل اساسی آبادي مساجد است (توبه، 18 .( است که مانع ذکر خدا در مساجد شود (بقره، 114
حفظ مساجد و عبادتگاههاي غیرمسلمانان از خرابی و نابودي مهم است (حج، 40 ). یادآوريها 1. در مسجدي که محل توطئهي
2. ثواب سیراب کردن حاجیان و آباد کردن مساجد، همچون ثواب .(107 - منافقان و دشمنان اسلام شده، نماز نگذارید (توبه، 8
مومنان مجاهد نیست (توبه، 19 ). ب) مسجد در احادیث 1. از امام صادق علیه السلام روایت شده است: مسجدها خانههاي خدا در
2. همو: هر کس مسجدي بسازد، خدا در بهشت زمین است. (بحارالانوار، ج 83 ، ص 384 ). ص: 311
3. نماز خانه در داخل منزل از امام علی علیه السلام روایت شده است که .( براي او خانهاي میسازد. (وسائل الشیعه، ج 3، ص 485
، در خانه خود اتاق کوچکی قرارداده بود و در آن نماز میخواند، و در آن اتاق فقط فرش، شمشیر و قرآن بود. (بحارالانوار، ج 76
ص 161 ). و از برخی اصحاب امام صادق علیه السلام روایت شده که حضرت به من نوشتند: دوست دارم در خانهات مسجدي براي
3. مانع ورود مردم به .( خودت قرار دهی. (همان، ج 84 ، ص 244 ). ج) آداب مسجد 2. مسجد بر اساس تقوي بنا شود (توبه، 108
.( 4. مسجد را براي نمازگزاران پاکیزه کنید (بقره، 125 و حج، 26 .( مسجد و یاد خدا در آن نشوید (حج، 25 ؛ مائده، 2 و بقره، 114
6. در مسجد همهي توجه خویش .( 5. احترام مسجد را نگاه دارید و نزدیک آن جنگ نکنید، مگر اینکه مجبور شوید (بقره، 191
7. مشرکان به مسجد نزدیک نشوند (توبه، 28 ). ص: 312 .( را به پروردگار معطوف کنید (اعراف، 28
9. از پیامبر صلی الله علیه و آله .(18 - 8. آبادي و تعمیر مساجد بر عهده مومنان است و مشرکان حق این کار را ندارند (توبه، 17
صدا در آن بلند نکنید، مشغول مطالب باطل نشوید، در آن خرید و فروش نکنید، و » حکایت شده که آبادي مسجد آن است که
صفحه 95 از 116
10 . از امام علی علیه السلام حکایت شده که نماز براي همسایه مسجد .( کارهاي بیهوده را ترك کنید. (بحارالانوار، ج 77 ، ص 85
نیست مگر در مسجد، مگر اینکه عذري داشته باشد، یا مریض باشد. از ایشان پرسیدند: همسایه مسجد کیست؟ فرمود: هر کس
11 . از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است: مسجد را محل عبور و راه .( صداي (موذن) را بشنود. (همان، ج 83 ، ص 379
قرار ندهید مگر اینکه در آن دو رکعت نماز بخوانید. (بحارالانوار، ج 76 ، ص 328 ). یادآوري: برخی مطالب که در آیات مربوط
به مسجد الحرام بیان شده است، با الغاي خصوصیت شامل مساجد دیگر نیز میشود. ص: 313 د)
2. مسجد الحرام خاستگاه معراج پیامبر صلی الله علیه .(150 -149 ، مساجد با عظمت 1. مسجد الحرام قبله مسلمانان است (بقره، 144
4. در احادیث از مسجد قبا، .( 3. مسجد الاقصی مقصد معراج پیامبر و اطراف آن مبارك است (اسراء، 1 .( و آله بود (اسراء، 1
مسجد کوفه و مسجد سهله به عظمت یاد شده است (ر. ك: میزان الحکمۀ، ج 4، ص 398 ). ص: 314
قرآن کریم در آیهي صد و هشتم سورهي توبه، با معرفی مسجدي نیکو به مسلمانان، به پیامبر دستور مبارزه منفی با مسجد ضرار
میدهد و میفرماید: 108 . لَاتَقُمْ فِیهِ أَبَداً لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَی التَّقْوَي مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُوا وَاللّهُ
یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ هرگز در آن (مسجد به عبادت) نایست! حتماً مسجدي که از روز نخست بر پارسایی (و خود نگهداري) بنیانگذاري
شده، شایستهتر است که در آن (به عبادت) بایستی؛ در آن، مردانی هستند که دوست میدارند پاکیزه باشند؛ و خدا پاکیزگان را
دوست دارد. نکتهها و اشارهها: 1. به گفتهي مفسران مقصود از مسجد نیکویی که در آیهي فوق بدان اشاره شده، مسجد قُبا است
البته این احتمال نیز داده شده که مقصود، .«1» که در نزدیکی مسجد ضِرار قرار داشت و اولین مسجدي بود که در مدینه ساخته شد
شایستهتر و » به معناي « أحَق » مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله در مدینه یا هر مسجدي باشد که بر اساس تقوا بنا شود. 2. واژهي
است، ولی در این آیه منظور مقایسه بین شایسته و شایستهتر نیست، بلکه مقایسه بین مسجد ضِرار ناشایست و مسجد قُباي « سزاوارتر
3. مقصود از طهارت و پاکیزگی در آیهي فوق معناي .«2» شایسته است؛ مانند آنکه بگوییم: براي شما پاکی از ناپاکی بهتر است
وسیع آن است؛ یعنی هرگونه پاكسازي روح از شرك و گناه و یا پاکی جسم از آثار آلودگی را ص:
شما در هنگام پاك » : 315 شامل میشود. 4. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است که به اهل مسجد قبا فرمودند
البته روشن «. ساختن خود چه کاري انجام میدهید که خدا شما را اینگونه ستایش کرد؟ گفتند: ما آثار مدفوع را با آب میشوییم
5. از این آیهي میآموزیم .«1» است که اینگونه احادیث دلیل بر انحصار مفاد آیه نمیشود، بلکه بیان یکی از مصادیق آیه است
که هرگاه چیز بدي را از مردم گرفتیم، چیز نیکویی به جاي آن معرفی کنیم؛ اگر نماز در مسجد ضرار ممنوع میشود، بیدرنگ
مسجد نیکوي دیگري به جاي آن معرفی میگردد. آري، این نفی و اثبات روش و شعار اسلام است، یعنی اگر کسی از تفریحهاي
ناسالم جلوگیري میکند، باید وسایل تفریحهاي سالم را فراهم سازد؛ اگر فحشا و بیعفتی ممنوع میشود، باید وسایل ازدواج آسان
گردد. 6. از آیهي فوق استفاده میشود که کانون مثبت دینی، پایگاهی است که دو ویژگی داشته باشد: نخست آنکه شالوده و
هدف آن از آغاز پاك باشد. دوم اینکه افراد و حامیان آن، انسانهایی درستکار و پاك باشند. 7. در این آیه به پیامبر صلی الله
علیه و آله خطاب میشود که در مسجد ضرار نماز نگذارد؛ اما مقصود همه مسلمانان هستند و خطاب به آن حضرت از این رو است
که وي رهبر و الگوي دیگران میباشد. 8. برخی افراد از آلودگیهاي روحی و جسمی بر اساس فرمان الهی و ترس از جهنم پرهیز
میکنند؛ اما برخی پاكاند؛ زیرا پاکی را دوست دارند، و این خود نوعی کمال براي انسان به شمار میرود که در آیهي فوق از آن
به نیکی یاد شده است. ص: 316 آموزهها و پیامها: 1. پایگاههاي دشمن در شهرهاي اسلامی را تحریم
کنید، حتی اگر آن پایگاه به نام مسجد بنا شده باشد. 2. اگر مردم را از رفتن به مراکز فساد باز داشتید، مراکز سالم و شایسته را به
آنان معرفی کنید. 3. علاقه به پاکی نیز خود کمال انسان به شمار میرود. 4. انسانهاي پاك محبوب خدایند. 5. ارزش هر مسجد به
پاك بنیادي و افرادي نیک است که در آن رفت و آمد میکنند. *** قرآن کریم در آیهي صد و نهم سورهي توبه، به مقایسه بین
صفحه 96 از 116
دو گروه مؤمن و منافق و کارهاي آنان میپردازد و میفرماید: 109 . أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیَانَهُ عَلَی تَقْوَي مِنَ اللّهِ وَرِضْوَانٍ خَیْرٌ أَم مَنْ أَسَّسَ
بُنْیَانَهُ عَلَی شَ فا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِی نَارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لَایَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ و آیا کسی که ساختمانش را بر پارسایی (و خود
نگهداري) و خشنودي خدا بنیانگذاري کرده، بهتر است، یا کسی که ساختمانش را بر کنار پرتگاه فرو ریختنی بنیان نهاده است، و او
به معناي « بُنیان » را در آتش جهنّم فرو میافکند؟ و خدا گروه ستمکاران را راهنمایی نمیکند. نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
به معناي « هار » به معناي کنار نهر یا چاه است که آب زیر آن را خالی کرده باشد و « جُرُف » به معناي لبهي چیزي و « شَ فا » ، ساختمان
ظاهري زیبا دارد، ولی محتوا و بنیان آن سست و در حال « نفاق » شخص یا ساختمان سستی است که در حال سقوط باشد؛ یعنی
2. تشبیه فوق در نهایت روشنی، بیثباتی کار منافقان و استحکام کار مؤمنان و سقوط است. ص: 317
برنامههاي آنان را بیان میکند. مؤمنان همچون کسی هستند که ساختمان خود را بر زمین محکم و با مصالحی پر دوام ساخته است
و منافقان همچون کسی هستند که ساختمان خود را بر لبهي رودخانهاي که سیلاب زیر آن را خالی کرده و در حال سقوط میباشد
بنا کرده است. 3. در این آیه اشاره شده که منافقان ستمکارند؛ زیرا با جدایی از قوانین آفرینش و واقعیتها، هم به خود ستم
میکنند و هم به جامعه، و خدا اینگونه افراد را هدایت نمیکند. 4. هدایت الهی یعنی فراهم ساختن مقدمات براي رسیدن به
مقصد، و این هدایت تنها شامل حال گروهی میشود که شایستگی، استحقاق و آمادگی دارند و از این رو، شامل ستمکاران
نمیشود. 5. از این آیه استفاده میشود که ارزش کارها و مکانها، به نیّتهایی است که شالوده عمل بر آن نهاده میشود. آري،
برخی مسجدها انسانها را به خشنودي خدا رهنمون میشود و برخی مسجدها حتی بنیانگذاران خود را به دوزخ میافکند. آموزهها
و پیامها: 1. بنیاد منافقان بر پرتگاهی سست است. 2. نفاق و سوء استفاده از مکانهاي مذهبی ستمکاري است. 3. اموري که زیر
ساخت آنها تقواست، بر امور دیگر ترجیح دهید. *** ص: 318 قرآن کریم در آیهي صد و دهم
سورهي توبه با اشاره به شکآفرینی پایگاههاي منافقان میفرماید: 110 . لَا یَزَالُ بُنْیَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِیبَۀً فِی قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ
وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ساختمانی که آنان ساختند، همیشه (به عنوان سبب) تردید، در دلهایشان باقی میماند؛ مگر این که دلهایشان
پاره پاره شود، و خدا داناي فرزانه است. نکتهها و اشارهها: 1. منافقان به طور دائم در یک حالت حیرانی و سرگردانی و شک به سر
میبرند و حتی کانون نفاق آنان، یعنی مسجد ضرار، به عامل دیگري براي لجاجت و شکآفرینی تبدیل میشود و پیامبر صلی الله
علیه و آله هر چند مسجد ضرار را تخریب کرد و سوزاند، گویی نقش آن از دل پر تردیدشان از بین نمیرود. 2. در این آیه اشاره
شده که شبهه و تردید، شخصیت انسان را پاره پاره میکند و هر بعد آن را به سوي خاصی میکشد. آري، شک و شبهه همچون
خوره به جان آدمی میافتد و تا او را از درون متلاشی نکند، از کار نمیایستد. البته اگر شک عاملِ حرکت، مطالعه و ژرفنگري
گردد مفید است. آموزهها و پیامها: 1. همیشه پایگاههاي منافقان، شکآفرین است. 2. پایگاههاي شما تردید آفرین و شبههانگیز
نباشد (بلکه یقینآور و دانشافزا باشد). *** ص: 319 قرآن کریم در آیهي صد و یازدهم سورهي
توبه، مؤمنان را به معاملهاي پر سود بشارت میدهد و با یادآوري پاداش مجاهدان میفرماید: 111 . إِنَّ اللّهَ اشْتَرَي مِنَ الْمُؤْمِنِینَ
أَنْفُسَ هُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّۀَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَیْهِ حَقّاً فِی التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِیلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَی بِعَهْدِهِ
مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَیْعِکُمُ الَّذِي بَایَعْتُم بِهِ وَذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ در حقیقت خدا، از مؤمنان جانهایشان و اموالشان را خریداري
کرده، به (بهاي) این که بهشت براي آنان باشد؛ (چراکه) در راه خدا پیکار میکنند، و میکشند و کشته میشوند؛ [این وعدهي
حقّی است، که در تورات و انجیل و قرآن بر عهده اوست؛ و چه کسی به عهدش، از خدا وفادارتر است؟! پس به خاطر معاملهتان،
که با او معامله کردید، شادمان باشید؛ و تنها این کامیابی بزرگ است! نکتهها و اشارهها: 1. این آیه یک تشبیه زیباست و حال
است؛ به این بیان که در هر معامله یا تجارتی پنج رکن اساسی وجود «1» مجاهدان و پاداش آنان را با یک مثال تجارت بیان کرده
دارد که عبارتاند از: - خریدار، که خدا خریدار جان و مال مؤمنان معرفی شده است. - فروشنده، که مؤمنان مجاهد هستند. -
صفحه 97 از 116
کالاي مورد معامله، جانها و اموال مؤمنان است. - بهاي کالا، بهشتی است که خدا بهاي آن را بهایی است که خدا میپردازد. خرّم
آن روز که جان میرود اندر طلبت تا بیایند عزیزان به مبارك بادم (سعدي) - سند معامله که در اینجا تورات، انجیل و قرآن به
عنوان سه سند محکم این معامله معرفی شدهاند. 2. در این معامله، افزون بر ارائه سندهاي محکم، اشاره شده که خود خریدار، یعنی
خدا، وفادارترین شخص نسبت به عهد خویش میباشد که از ارائه هر سندي مهمتر است. 3. خدا وفادارترین شخص در وعدههاي
خود است؛ زیرا هم قدرت پرداخت دارد و هم نیازي ندارد تا بهاي دیگران را نپردازد، و هم کاري بر خلاف حکمت انجام
نمیدهد؛ بنابراین، هر چند بهاي این معامله بهشت است، خطرهاي تجارت نسیه را ندارد. 4. در پایان معامله، به خریدار تبریک و
مژده میدهند که معامله پر سودي کرده و به کامیابی و رستگاري رسیده است. قالب مجروح اگر در خاك و خون غلطد چه باك
روح پاك اندر جوار لطف ربّ العالمین (سعدي) 5. آیهي فوق نشان دهندهي اوج لطف الهی به انسان است؛ زیرا خدا با آنکه
مالک همه جهان است و کسی بر او حقی ندارد، مواهبی را که خود به بندگان بخشیده، از آنان میخرد و بهایی صد چندان در
برابر آنها بر عهده میگیرد و میپردازد و جهادي را که موجب سربلندي و پیروزي ملتهاست، به عنوان کالاي معامله از انسان
میخرد. 6. در حدیثی آمده است: هنگام نزول آیهي فوق پیامبر صلی الله علیه و آله در مسجد بود و حضرت آیه را تفسیر قرآن مهر
جلد هشتم، ص: 321 با صداي بلند خواند و مردم تکبیر گفتند. مردي از انصار پرسید: آیا این آیه بود که فرود آمد؟ حضرت پاسخ
نوحه «1» ! داد: آري، و آن مرد گفت: چه معامله پر سودي! نه این معامله را پس میدهیم و نه اگر از ما پس خواستند، میپذیریم
لایق نیست بر خاك شهیدان زآنکه هست کمترین دولت ایشان را بهشت برترین (سعدي) 7. در حدیثی از امام صادق علیه السلام
8. از این آیه استفاده میشود که «2» . آمده است: براي بدنهاي شما بهایی جز بهشت نیست، پس خود را به کمتر از آن نفروشید
ارزش مجاهدان و جهاد، مخصوص تعالیم اسلام نیست، بلکه در یهودیان و مسیحیان نیز مطرح بوده است. آموزهها و پیامها: 1. خدا
خریدار شماست؛ پس خود را به دیگران نفروشید و با او معامله کنید که معامله با خدا پر سود و پرداخت آن یقینی است. 2. هدف
جهاد اسلامی کمک به راه خداست. 3. بهشت، پاداش مجاهدان است چه شهید شوند و یا زنده بمانند و دشمن را نابود کنند. ***
ص: 322 قرآن کریم در آیهي صد و دوازدهم سورهي توبه، ویژگیهاي مؤمنان مجاهد را برمیشمارد
و میفرماید: 112 . التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاکِعُونَ السَّاجِ دُونَ الآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَالْحَ افِظُونَ
لِحُ دُودِ اللّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ (آن مؤمنان)، توبه کنندگان، پرستش کنندگان، ستایش کنندگان، روزهداران، رکوع کنندگان، سجده
کنندگان، فرمان دهندگان به [کار] پسندیده، و منع کنندگان از [کار] ناپسند، و پاسداران مرزهاي خدایند؛ و مؤمنان را مژده ده!
در اصل به معناي سیاحت، استمرار و جریان است و مفسران در مورد مقصود این آیه چند « سائِحُون » نکتهها و اشارهها: 1. واژهي
احتمال دادهاند: - منظور رفت و آمد در کانونهاي عبادت و مساجد است؛ همانگونه که در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله
مقصود روزهداري است؛ زیرا روزه یک کار مستمر سراسر روز است؛ - «1» . آمده است: سیاحت امت من در مساجد است
مقصود از سیاحت، گردشگري و جهان - «2» . همانگونه که از پیامبر صلی الله علیه و آله روایت شده است: سائِحان روزهدارانند
گردي است. - منظور از سیاحت، حرکت به سوي جهاد و میدان مبارزه است؛ ص: 323 همانگونه که
مقصود از سیاحت، سیر عقلی و - «1» . در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است: سیاحت امت من جهاد در راه خداست
فکري در مسائل جهان هستی است. البته معناي اول با سیاق آیه سازگارتر است، ولی مانعی ندارد که همهي این معانی در آیهي
فوق اراده شده باشد. 2. در میان نُه صفت که براي مؤمنان مجاهد در این آیه شمرده شد، شش صفت اول به جنبه خودسازي و
تربیتی افراد مربوط است، و صفت هفتم و هشتم (امر به معروف و نهی از منکر) به وظایف اجتماعی و پاكسازي محیط جامعه
ارتباط دارد. وقت سخن مترس و بگو آنچه گفتنی است شمشیر روز معرکه زشت است در نیام صفت نهم (حفاظت از حدود الهی و
. اجراي قوانین) به مسئولیتهاي همگانی در مورد تشکیل حکومت صالح و شرکت فعّال در مسائل مثبت سیاسی مربوط میباشد. 3
صفحه 98 از 116
همهي صفات فوق به صورت اسم فاعل آمده است تا بر ثبات دلالت داشته باشد؛ یعنی رسوخ و ثبات این کمالات در انسان مطلوب
است. 4. بشارت مطرح شده که در این آیه به صورت مطلق آمده است و مفهوم وسیعی دارد که شامل هر نوع خیر و سعادتی
«2» . میشود. 5. براساس برخی احادیث، مقصود از کسانی که صفاتشان در آیهي فوق شمرده شده، اهل بیت علیهم السلام هستند
روشن است که اینگونه احادیث مصداق کامل این آیه را بیان میکند، ولی مفهوم آیه به آنان محدود نمیشود. تفسیر قرآن مهر
جلد هشتم، ص: 324 آموزهها و پیامها: 1. مؤمنان مجاهدي اهل بهشتند که خود را با عبادت بسازند و در برابر مسئولیتهاي
اجتماعی نیز از خود واکنش نشان دهند. 2. در کنار جامعهسازي به خودسازي اقدام کنید که هر دو مطلوب اسلام است. *** قرآن
کریم در آیهي صد و سیزدهم به ناشایسته بودن طلب آمرزش براي مشرکان اشاره کرده و میفرماید: 113 . مَا کَانَ لِلنَّبِیِّ وَالَّذِینَ
آمَنُوا أَن یَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکِینَ وَلَوْ کَانُوا أُوْلِی قُرْبَی مِن بَعْدِ مَاتَبَیَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ براي پیامبر و کسانی که ایمان آوردهاند،
شایسته نیست که براي مشرکان- پس از آن که برایشان روشن گردید که آنان اهل دوزخند- طلب آمرزش کنند؛ و گرچه نزدیکان
(شان) باشند. شأن نزول: داستان نزول آیهي فوق اینگونه حکایت شده است که گروهی از مسلمانان به پیامبر اسلام صلی الله علیه و
آله عرض کردند: آیا براي پدران ما که در عصر جاهلیت از دنیا رفتند، آمرزش میطلبی؟ این آیه فرود آمد و به همگان هشدار داد
ص: 325 نکتهها و .«2» ،«1» که هیچ کس حق ندارد براي مشرکان طلب آمرزش و استغفار کند
اشارهها: 1. استغفار براي مشرکان ممنوع است؛ از سویی طلب آمرزش نوعی اظهار محبت و پیوند با مشرکان است که قرآن کریم
و از سوي دیگر، این کاري بیهوده است؛ زیرا مشرکان قابلیت آمرزش ندارند. 2. این آیه اشاره «1» ، بارها آن را ممنوع کرده است
دارد که در نظر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و پیروان او، عقاید و مکتب زیر بناست و در مواقع تعارض این زیر بناي اساسی با
پیوند خویشاوندي و پیوندهاي مشابه، آن را مقدم میدارند. ص: 326 آموزهها و پیامها: 1. اصل، پیوند
مکتبی است و پیوندهاي خویشاوندي تحت شعاع آن قرار گیرد. 2. براي مشرکان طلب آمرزش نکنید که کاري بیهوده است و آنان
اهل جهنّم میباشند. *** قرآن کریم در آیهي صد و چهاردهم سورهي توبه با اشاره به طلب آمرزش ابراهیم براي آزر و سبب آن
اشاره کرده و میفرماید: 114 . وَمَا کَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِیمَ لَأبِیهِ إِلَّا عَن مَوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ
لَأَوَّاهٌ حَلِیمٌ و طلب آمرزش ابراهیم براي پدرِ (مادرش یا عموي) ش نبود، جز به خاطر وعدهاي که آن را به او وعده داده بود؛ و [لی
هنگامی که براي او روشن شد که وي دشمن خداست، نسبت به او، وعده (اش) را کنار گذاشت؛ قطعاً ابراهیم بسیار غمخوار (و)
بردبار بود. نکتهها و اشارهها: 1. سورهي توبه در اواخر عمر پیامبر صلی الله علیه و آله، یعنی در سال نهم هجري فرود آمده و آیهي
و «2» آیهي 86 سورهي شعراء ،«1» فوق جزو این سوره است؛ از سوي دیگر، مسلمانان در آیاتی دیگر مانند آیهي 47 سورهي مریم
خوانده بودند که ابراهیم علیه السلام براي آزر استغفار کرد، در حالی که آزر یک مشرك بود؛ از این «3» آیهي 4 سورهي ممتحنه
رو، این پرسش در ذهنها جاي میگرفت که اگر طلب آمرزش براي مشرکان جایز نیست، چرا ابراهیم براي آزر استغفار کرد؟
آیهي فوق در پاسخ به این پرسش، توجه داد که وضع پدران مرده شما با ص: 327 آزر متفاوت است.
2. از آیات فوق استفاده میشود که ابراهیم علیه السلام انتظار داشت به وسیله وعدهي استغفار به آزر، او را به سوي ایمان و توحید
اما هنگامی که آزر با حالت «. خدایا گناهان گذشته او را ببخش و او را هدایتنما » جذب کند و در حقیقت استغفار او آن بود که
3. از آیهي فوق براساس این تفسیر استفاده میشود که مسلمانان .«1» شرك از دنیا رفت، دیگر ابراهیم براي او استغفار نکرد
میتوانند براي دوستان و بستگان مشرکشان تا هنگامی که در حیات هستند، آمرزش بطلبند و براي هدایتشان دعا کنند، ولی پس از
مرگ کفرآلود آنان، دیگر جاي استغفار باقی نمیماند و از این رو بود که در آیهي قبل به مسلمانانی که براي نیاکان خود تقاضاي
که در قرآن به عنوان پدر ابراهیم از او یاد شده، در حقیقت پدر « آزر » . استغفار داشتند، پاسخ منفی داد و آن را ممنوع اعلام کرد. 4
مادر او یا عمویش بوده است، ولی در فرهنگ عرب گاهی پدر مادر و عمو، پدر نیز گفته میشود. بررسی این مطلب ذیل آیهي 74
صفحه 99 از 116
است، و نیز به معناي کسی به کار میرود که بسیار دعا « ناراحتی » در اصل به معناي « اوّاه » سورهي انعام آمده است. 5. واژهي
آري، ابراهیم علیه السلام فردي دعا کننده، .«2» میکند و کسی که خاشع باشد، و به معناي مهربان، توبهکار و بایقین نیز آمده است
فروتن، مهربان، با یقین و بردبار بود. 6. از آیهي فوق استفاده میشود که پیامبران الهی در مورد کافران نیز وفاي به عهد میکردند و
این درسی بزرگ براي همه مؤمنان است. 7. از این آیه استفاده میشود که هرگاه مطلب حقی سبب بدگمانی تفسیر قرآن مهر جلد
هشتم، ص: 328 نسبت به برخی کارهاي اولیاي الهی شود، لازم است با توضیح و توجیه صحیح بدگمانی برطرف گردد. آموزهها و
پیامها: 1. پیامبران الهی پیوند مکتبی را بر پیوند خویشاوندي مقدم میدارند. 2. با توضیحات مناسب، بدگمانیها را از پیامبران
برطرف کنید. 3. به وعده خویش وفا کنید، اگر چه به مشرکان وعده داده باشید. 4. هرگاه دشمنی کسی با خدا آشکار شد، از او
بیزاري بجویید. *** قرآن کریم در آیهي صد و پانزدهم سورهي توبه، مجازات قبل از آگاهیبخشی را نفی کرده و میفرماید:
115 . وَمَا کَانَ اللّهُ لِیُضِلَّ قَوْماً بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّی یُبَیِّنَ لَهُم مَایَتَّقُونَ إِنَّ اللّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ و خدا هرگز گروهی را بعد از آن که
آنان را راهنمایی کرد، گمراه (و مجازات) نمیکند؛ تا آنچه را (باید از آن) خودنگهداري کنند، برایشان روشن بیان کند؛ [چرا] که
خدا به هر چیزي داناست. شأن نزول: داستان نزول این آیه دو گونه حکایت شده است: یکی آنکه آیه در مورد گروهی از
مسلمانان است که قبل از فرود آمدن واجبات، از دنیا رفتند و جمعی پنداشتند که شاید گرفتار مجازات الهی شوند، آیهي فوق فرود
و دیگر آن که گروهی از مسلمانان قبل از نزول آیات سابق، براي مشرکان استغفار میکردند و «1» ، آمد و این مطلب را نفی کرد
اینک نگران اعمال گذشته خود بودند، آیه فرود آمد و به آنان اطمینان داد که به خاطر اعمال گذشتهاي که تفسیر قرآن مهر جلد
البته ممکن است هر دو شأن نزول صحیح باشد؛ زیرا قابل جمع .«1» هشتم، ص: 329 ناآگاهانه انجام دادهاند، مجازات نخواهند شد
است؛ یعنی آیه به دو مناسبت مقارن فرود آمده باشد. نکتهها و اشارهها: 1. آیهي فوق اشاره لطیفی به این حقیقت است که همواره
گناهان، سرچشمه گمراهی بیشتر و دور ماندن از مسیر هدایت است. آري، اگر کسی خلاف تقوا عمل کرد، خدا او را رها میکند
2. این آیه به قانونی اشاره دارد که عقل انسان آن را تأیید میکند؛ یعنی «2» . و سرگردان، گمراه و به مجازات الهی گرفتار میشود
تا وقتی قانونگذار حکمی را بیان نکرده، نباید کسی را به خاطر آن مجازات کند؛ به عبارت دیگر، مسئولیت و تکلیف پس از بیان
یاد میشود؛ یعنی تا هنگامی که دلیلی بر وجوب یا « برائت » و اصل « قُبح عقاب بلا بیان » قانون است که از این مطلب با عنوان قاعده
3. در تفسیر این آیه، از امام صادق علیه السلام .«3» حرمت چیزي نداشته باشیم، مسئولیتی در برابر آن نداریم و براي ما مجاز است
آمده است: [خدا کسی را مجازات نمیکند] تا زمانی که به او بفهماند و معرفی کند که چه چیزهایی موجب خشنودي و چه
ص: 330 برخی مفسران این حدیث و تعبیرات آیه را شاهد آن «4» . چیزهایی موجب خشم او است
گرفتهاند که این آیه شامل بیان مستقلات عقلیه (مانند خوبی عدالت و زشتی ظلم) نمیشود؛ زیرا اینها موضوعهاي مبهمی نیست تا
نیاز به بیان داشته باشد. 4. در آیه به علم بیپایان الهی اشاره شده است؛ یعنی این مطلب از علم الهی سرچشمه گرفته و علم الهی
اقتضا دارد تا چیزي را براي مردم بیان نکرده، کسی را در برابر آن مسئول نداند و مؤاخذه نکند. 5. هدایت و گمراهی انسان از
سوي خدا به معناي جبر نیست، بلکه او مطالب را بیان و مقدمات گمراهی و هدایت را براي انسان فراهم مینماید و عوامل
خودنگهداري و پارسایی را بیان کرده و اتمام حجّت میکند و این خود انسان است که تصمیم میگیرد کدام راه را انتخاب کند،
ولی از آنجا که این مقدمات از خداست، هدایت و گمراهی به او نسبت داده میشود. آموزهها و پیامها: 1. مجازات، پس از بیان و
روشنگري و اتمام حجّت است. 2. خلاف پارسایی و تقوا عمل نکنید که رها، سرگردان و مجازات میشوید. *** قرآن کریم در
آیهي صد و شانزدهم سورهي توبه با اشاره، به قدرت و حکومت الهی و ولایت منحصر به فرد او میفرماید: 116 . إِنَّ اللّهَ لَهُ مُلْکُ
السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ یُحْیِی وَیُمِیتُ وَمَا لَکُم مِن دُونِ اللّهِ مِن وَلِیٍّ وَلَانَصِ یرٍ براستی که خدا فرمانروایی آسمانها و زمین فقط براي
اوست؛ زنده میکند و میمیراند؛ و جز خدا، هیچ سرپرست و یاوري براي شما نیست. نکتهها و اشارهها: تفسیر قرآن مهر جلد هشتم،
صفحه 100 از 116
1. براساس آیهي فوق با توجه به اینکه همه قدرتها در جهان هستی از آن خداست، شما نباید بر غیر او تکیه کنید و با ص: 331
2. مقصود از اینکه سرپرست و یاوري غیر خدا نیست، .«1» بیگانگان پیوند دوستی برقرار سازید و آنان را پناهگاه خود قرار دهید
آن است که بر غیر او به طور مستقل تکیه نکنید و منظور آن نیست که از اسباب طبیعی جهان براي رسیدن به اهداف خود استفاده
ننمایید. آموزهها و پیامها: 1. زندگی، مرگ و همه چیز جهان به دست خداست. 2. هیچ تکیهگاهی غیر از خدا ندارید (پس فقط از
او یاري بجویید). ***
ماجراي